«نگاهی به پیشینـه پژوهش های حوزه کارآفرینـی در ایران»
محمد خانباشی
مفهوم کارآفرینی در سالیان اخیر از قالب تعریف های بیشتر عمومی که معمولا شامل ریسک پذیری فردی و نوآوری می شود و نیز پرداختن صرف به توانایی سازمانها برای نوآوری و تنوع خارج شده و تغییراتی را به خود دیده است. در قرن شانزدهم میلادی واژه “کارآفرین”، اولین بار برای افرادی به کار برده شد که در ماموریتهای نظامی خود را به خطر میانداختند. بعدها این واژه به کسانی اطلاق شد که مخاطره یک فعالیت اقتصادی را می پذیرفتند و آن را سازماندهی، تقبل و اداره می کردند. اما کارآفرینی به مفهوم کنونی آن موضوعی پیچیده و چند بعدی است و درک نقش آن در فرایند رشد و توسعه جوامع، نیازمند یک چارچوب است، زیرا متغیرهای واسطه زیادی برای توصیف شیوه تأثیر آن بر رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارند. از جمله این متغیرهای واسطهای میتوان نوآوری، تنوع، عرضه و رقابت شرکتها را نام برد. به این جهت اقتصاددانان و سیاستمداران بر این عقیدهاند که کارآفرینی بر رشد تولید ناخالص ملی[۱] و اشتغال تأثیر مثبتی دارد؛ بهعلاوه بسیاری از آنها بر نقش افراد کارآفرین در کاربردی کردن نوآوریها در جامعه تأکید میکنند.
«پیتر دراکر» ، متفکر بازرگانی با توجه به نگرش خاص خود به کارآفرینی، عقیده دارد که اقتصاد کشورهایی مانند کره، تایوان و چین، نمونههای مشهوری از رشد اقتصادی هستند که از نوآوریهای کارآفرینانه[۳] بهره بردهاند. همچنین بیان میکند که وضعیت خوب و قدرت اقتصادی کنونی آلمان (و شاید ژاپن) ناشی از «انفجار کارآفرینی» بعد از جنگ جهانی دوم است. به گفته وی «کارآفرین شخصی است که توانایی راه اندازی یک کسب وکار جدید را دارد». بر اساس این تعریف، فعالیت کارآفرینانه در هر قلمرویی از فعالیتهای انسانی میتواند رخ دهد. همچنین به گفته ویلیام بایگریو[۴] «کارآفرین کسی است که یک فرصت را در مییابد و برای پیگیری آن فرصت یک سازمان را راهاندازی میکند. پس فرایند کارآفرینی تمام وظایف، فعالیتها و عملیاتی را که با درک یک فرصت و ایجاد سازمانی به منظور پیگیری آن فرصت ارتباط مییابد، در بر میگیرد».
«دراکر» کارآفرینی را منظری برای تغییر میداند؛ یعنی جریانی که همیشه در جستجوی تغییر است، نسبت به آن از خود واکنش نشان می دهد و آن را یک فرصت و شانس میداند. نکته اول این که او در درجه نخست مدیریت کارآفرینی را پاسخی به الزامات نوآوری و تمایل به تغییر را یک فرصت می داند، نه یک تهدید. لذا کارآفرینانی که در رأس کسب وکارهای مخاطرهآمیز قرار دارند، در جستجوی فرصتها هستند و خلاقیتها اغلب ابزاری برای موفقیت آنان تلقی میشوند. کارآفرینان به عنصر تغییر به عنوان یک پدیده معمولی مینگرند و همیشه در جستجوی تغییر هستند، به آن واکنش نشان میدهند و از آن به عنوان یک فرصت، بهرهبرداری میکنند. دوم این که معتقد است معیارهای سیستماتیک برای ارزیابی عملکرد یک شرکت به عنوان یک کارآفرین یا نوآور، حیاتی بوده و هدف از آن توسعه عملکرد است و سوم آن که ساختار سازمانی را مناسبترین گزینه برای ایجاد فضای کارآفرینی میداند. دراکر بیان میکند که کارآفرینی یک ویژگی ذاتی و غیر اکتسابی نیست، بلکه رفتاری است که به تدریج میتواند آموخته شود.
به طور کلی از کارآفرینان و پدیده کارآفرینی تعاریف متفاوتی شده است. دانشمندان علوم اجتماعی، روانشناسی، اقتصاد و مدیریت هر یک تعاریف خاصی از کارآفرینان دارند. اما آن چه در اکثر آنها می توان مشاهده کرد این نکته است که کارآفرینان محور توسعه اقتصادی بوده و با تخریب روش های کهن و ناکارآمد قبلی و جایگزینی آنها با شیوه های کارآمد و نوین، به نظام اقتصادی، پویایی و حیات می بخشند.
البته کارآفرین اجرایی یا از سازمان خارج شده و سازمانهای جدیدی را خلق می کند و یا اینکه در سازمان موجود، دست به نوآوری می زند. لامپکین و دس۵ گفته اند که راه انداختن یک کسب و کار جدید می تواند یا از طریق شروع به کار یک بنگاه جدید یا در یک بنگاه در حال فعالیت انجام شود. عوامل محیط خارجی و تعاملات اخل سازمان، مدیران کارآفرین را با چالش مواجه ساخته تا به نحوی خلاقانه نسبت به رخدادها واکنش نشان دهند و به روشهای نوآورانه عمل کنند. بنابراین سازمان های تاسیس شده از طریق رفتارهای کارآفرینانه به دنبال ” تغییر” یا “اصلاح” خود هستند و فعالیتهای آنها با چالشهای دلهره آوری مواجه می شود اما این امر در نهایت بهره وری بیشتر سازمان و جامعه را به دنبال دارد. در واقع شرایط محیطی و قواعد بازی رقابت به حدی بی رحم، پیچیده، پویا و نامطمئن گردیده که سازمانها دیگر نمی توانند تنها با تغییرات روبنایی مثل تغییر روشها، سیستم ها، ساختار، تکنولوژی و غیره، حیات و بقای بلندمدت خود را تضمین کنند. همچنین آنها نمی توانند با تعداد اندکی افراد خلاق و کارآفرین و یا اجرای چند طرح کارآفرینانه بر رقبای کوچک، چابک، نوآور، فرصتطلب و کم هزینه فایق آیند. آنها باید شرایطی را فراهم کنند تا همه کارکنان روحیه کارآفرینانه پیدا کرده و بتوانند به راحتی، مستمر و به طور فردی یا گروهی فعالیت های کارآفرینانه خود را به اجرا در آورند. این امر مستلزم پیاده سازی و تحقق پدیده ای مهم تحت عنوان کارآفرینی سازمانی است.
جالب آن که از طرح مقوله کارآفرینی در سطح جهانی، زمان چندانی نمیگذرد ولی در سالهای اخیر از سوی حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی تمرکز و تأکید زیادی بر این مفهوم و کاربردهای آن صورت گرفته است. دلیل این تمرکز نیز به خاطر نقش این متغیر در ایجاد و تقویت سرمایههای انسانی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی است. از آنجایی که کارآفرینی به عنوان یکی از فاکتورهای اساسی تأثیرگذار در کارایی، استمرار و موفقیت برنامههای اقتصادی و اجتماعی دولت ها تلقی میگردد، به طور قطع میتواند به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر کیفیت زندگی و رفاه عمومی جوامع و کشورهای مختلف در نظر گرفته شود. از این رو مرور پیشینه پژوهشی این مفهوم و تحقیقات صورت گرفته پیرامون آن و نیز خاستگاه نظری و رویکردهای مرتبط (همراه با مرور کلی پیشینه تجربی آن در ایران) حائز اهمیت شایان و درس آموز است. از آنجایی که پدیده فوق متغیری چند بُعدی است، قاعدتا استفاده از یک روش برای مطالعه و ارزیابی آن کافی نخواهد بود و نمیتواند تصویر کاملی ارائه دهد. از این رو آشنایی با روشهای گوناگون مطالعه کارآفرینی و یافته های هر یک میتواند درک عمیقتری از موضوع پدید آورد. بدیهی است که در مطالعات حوزه های اقتصادی و اجتماعی استفاده از چند روش مطالعه و ترکیب آنها به نتایج واقعبینانهتری منتهی می گردد. در طرح پژوهشی حاضر تلاش شده است تا گوشه ای از مهمترین تحقیقات صورت گرفته سالیان اخیر در ایران در حوزه کارآفرینی به تصویر کشیده شود. با توجه به این که یکی از خلاءهای بزرگ در کشور ما فقدان ارتباط صحیح و منطقی میان دو حوزه تحقیق و اجرا است انجام چنین کارهایی می تواند توجه مسئولان و مدیران اجرایی را بیش از پیش به یافتهها و نتایج حاصل از تحقیقات علمی و دانشگاهی در زمینه کارآفرینی جلب نماید و به بستری برای ارتباط جدیتر و عمیقتر میان دو حوزه صنعت و دانشگاه (اجرا و پژوهش) تبدیل شود.
در ادامه مرور کوتاهی بر پیشینه پژوهشهای حوزه کارآفرینی در ایران صورت گرفته است.
مروری بر پیشینـه پژوهشی تحقیقات صورت گرفته در حوزه کارآفرینـان
۱٫عوامل موثر بر عملکرد کارآفرینانه دانش آموختگان آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی ایران
فرزاد اسکندری، سیدمحمود حسینی، خلیل کلانتری
اقتصاد کشاورزی و توسعه، ۱۳۸۵
تحولات صورت گرفته در بخش کشاورزی، افزایش نرخ بیکاری در این بخش و نقش کارآفرینی در توسعه اقتصادی از عوامل بسیار مهمی هستند که لزوم توجه به توسعه کارآفرینی در بخش کشاورزی ایران را روز به روز بیشتر می کنند. در این راستا نقش آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی و دانش آموختگان آن بسیار مهم و تعیینکننده است. نتایج نشان داد که: ۱) گرایشهای کارآفرینانه کسب و کار، تمایلات کارآفرینانه اعضای اصلی کسب و کار، پویایی محیط و رقابتی بودن بازار تاثیر مثبت و معناداری در عملکرد کارآفرینانه کسب و کار دارند؛ ۲) از دیدگاه پاسخگویان، محیط پیرامون کسب و کار حامی رفتار کار آفرینانه نبوده بلکه مانع رشد و توسعه کار آفرینی در بخش کشاورزی به حساب آمده است. ۳) در حالی که آموزش نقش مثبت و معنی داری بر عملکرد کارآفرینانه دارد. پاسخگویان اظهار داشتند که آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی تنها در کسب مهارتهای تخصصی تاثیر داشته و نقش چندانی در کسب سایر مهارتهای مورد نیاز (مهارتهای کسب و کار و مهارتهای کار آفرینانه) کار آفرینان دانش آموخته آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی ایران نداشته است. نتایج این تحقیق میتواند مورد استفاده برنامهریزان و سیاستگذاران آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی، سازمانهای دست اندر کار توسعه کارآفرینی در بخش کشاورزی و نیز افراد علاقهمند به فعالیت کارآفرینانه در بخش کشاورزی ایران قرار گیرد.
۲٫زنان کارآفرین ایرانی؛ ساختارهای فرهنگی – اجتماعی موثر در ایجاد کسب و کارهای کارآفرینانه
زهرا آراستی
زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، ۱۳۸۵
در ایران، کارآفرینی پدیده ای بسیار نو و پژوهشها به ویژه در مورد کارآفرینی زنان، بسیار محدود می باشد. همچنین، به رغم اینکه در سال های اخیر شاهد تمایل بیشتر زنان ایرانی، به مشارکت اقتصادی و اجتماعی و خصوصا تحصیلات عالی هستیم، قادر به بهره مندی از مشارکت آنان در امور اقتصادی جامعه نمی باشیم. به منظور بررسی عوامل فرهنگی – اجتماعی موثر در راه اندازی فعالیت های اقتصادی کارآفرینانه توسط زنان دانشگاهی ایران، پس از مرور ادبیات کارآفرینی زنان، فهرستی از عوامل فرهنگی اجتماعی موثر بر ایجاد کسب و کارهای جدید بدست آمد. نتایج نشان می دهد که از میان عوامل فرهنگی- اجتماعی که شامل نگرش موافق اطرافیان به زن کارآفرین، ارزشها و باورهای جامعه، وجود الگوی نقش در اطرافیان، برقراری تعادل بین خانواده و کار، آموزش و محرک های محیطی میباشد، تنها عامل تقویت کننده، نگرش موافق اطرافیان به زن کارآفرین می باشد و سایر عوامل در این امر بی تاثیر هستند.
۳٫ویژگی های جمعیت شناختی کارآفرینان کشور
محمدتقی انصاری، عباس سلمانی زاده
رفاه اجتماعی، تابستان ۱۳۸۷
با توجه به نقش و اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی کشور، انجام پژوهش های تجربی از ابعاد گوناگون در زمینه کارآفرینی، یک ضرورت است. در این مقاله به بررسی ویژگی های جمعیت شناختی کارآفرینان کشور پرداخته شده است. بر مبنای تجزیه و تحلیل توصیفی متغیرهای مستقل تحقیق، جنسیت مرد، داشتن تحصیلات دانشگاهی، رشته تحصیلی فنی – مهندسی، اشتغال آزاد والدین، سن مناسب (بین ۲۵ تا ۳۵ سال) در زمان شروع به فعالیت کارآفرینانه، جایگاه متوسط و مرفه اقتصادی و وجود الگوی نقش (به خصوص در بین نزدیکان)، مولفه های قابل انتساب به کارآفرینان کشور می باشند. نتایج این مطالعه حاکی از وجود انطباق در تعدادی از ویژگی های جمعیت شناختی کارآفرینان کشور با نتایج مطالعات سایر کشورها و عدم همسویی در تعدادی دیگر از آنها است.
۴٫مراکز رشد کارآفرینان شهری؛ طرحی نو در توسعه اقتصاد شهری
مهدی کنعانی
رشد فناوری، پاییز ۱۳۸۶
بیش از ۸۰۰ هزار نفر بیکار و جویای کار در شهر تهران و افزایش نرخ بیکاری در استان تهران به ویژه در میان تحصیل کرده های شهری، باعث ایجاد معضلات اجتماعی و آسیب های فراوانی شده است. این روند منحصر به کلان شهر تهران نیست و بسیاری از شهرهای دیگر ایران و جهان با آن دست به گریبان هستند. از طرفی شهرداریها نیز پتانسیل بی شماری برای توسعه کسب و کار و حمایت از کارآفرینی دارند که از جمله آنها می توان به امکان برقراری تعاملات کارآمد با بخش های دولتی خدمات رسان در حوزه شهر و جهت دهی ارایه خدمات آنها به سمت کارآفرینی، توان اطلاع رسانی بالا و امکانات تبلیغاتی گسترده، داشتن دفاتر اداری در تمام مناطق، نواحی و محلات شهر، امکان دسترسی به آمار و اطلاعات مختلف مرتبط با شهروندان و آشنایی با روحیات، زندگی و کسب و کار شهروندان در مناطق مختلف و فرصتها و تهدیدهای شغلی موجود در هر ناحیه، دسترسی به بازارچه های مختلف و املاک بلا تکلیف اشاره کرد. کمتر از یک دهه است که مدیران شهری در گوشه و کنار جهان به مدد حمایت های سازمان یافته از کارآفرینان شهری توانسته اند “طرحی نو” در جامعه شهری خود در اندازند و از فاصله خود با شهرها و مناطق توسعه یافته بکاهند. مراکز رشد کارآفرینان شهری یکی از این ایدهها است و تحقیق حاضر طرح اولیه راه اندازی مراکز رشد کارآفرینان شهری را تبیین می نماید.
بررسی سلسله مراتب نظام ارزشی کارآفرینان (مطالعه موردی؛ استان کرمانشاه)
رضوان قمبرعلی، کیومرث زرافشانی، امیرحسین علی بیگی
توسعه کارآفرینی، تابستان ۱۳۸۸
سال های اخیر کارآفرینی در حوزه فناوری اطلاعات به عنوان مهم ترین عامل در توسعه اقتصادی کشورها شناسایی شده است. با توجه به این که تشخیص فرصت به عنوان اولین و مهم ترین مرحله در کارآفرینی است، از این رو شناسایی عامل های موثر بر تشخیص فرصت موضوع بسیار با اهمیتی بوده و در همین راستا مقاله حاضر با هدف بررسی عامل های موثر فردی و اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در حوزه فناوری اطلاعات انجام شده است. در راستای سوال اصلی تحقیق، اثرهای متغیرهای مستقل (دانش سابق کارآفرین، احساس خود اثربخشی، جستجوی منظم فرصتها، پیوندهای قوی و ضعیف اجتماعی، مربیان و جریان های اطلاعاتی) بر متغیر وابسته (تشخیص فرصت کارآفرینانه) آزموده شد. نتایج نشان می دهد که متغیرهای مستقل دانش سابق، وجود مربی در صنعت فناوری اطلاعات و احساس خود اثربخشی، تاثیر مثبت و معناداری بر تشخیص فرصت کارآفرینانه دارند؛ اما متغیرهای مستقل دیگر تاثیر معناداری بر تشخیص فرصت در این حوزه نداشته اند. هم چنین مقایسه پیوندهای ضعیف و قوی اجتماعی نشان می دهد که پیوندهای ضعیف اجتماعی بر تشخیص فرصتهای کارآفرینانه در مقایسه با پیوندهای قوی تاثیر بیشتری دارند.
۶
بررسی ارتباط هوش هیجانی با گرایش کارآفرینانه مطالعه موردی: سازمان های وابسته به شرکت نفت
اکرم هادی زاده مقدم، حمید رامین مهر، سیدسجاد حسینی
توسعه کارآفرینی، تابستان ۱۳۸۸
هدف اصلی این مقاله، بررسی ارتباط میان هوش هیجانی با میزان گرایش کارآفرینانه کارکنان سازمان های وابسته به شرکت نفت است. نتایج حاصل از این پژوهش از رابطه مثبت و قوی میان دو متغیر هوش هیجانی و گرایشهای کارآفرینانه کارکنان حکایت دارد.
۷٫ ارزیابی مقایسه ای نگرشهای کارآفرینانه دانشجویان (مطالعه موردی؛ دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی و مهندسی برق دانشگاه تهران(
سعید جعفری مقدم، کاوه اعتمادی
توسعه کارآفرینی، تابستان ۱۳۸۸
از انتظارات کلیدی راه اندازی دوره های آموزش کارآفرینی، تغییر طرز تلقی دانش آموختگان این دورهها نسبت به ویژگی های شخصیتی کارآفرینی (از جمله نیاز به موفقیت، محور کنترل درونی، خلاقی و …) است. مقاله حاضر در پی اندازه گیری این تغییر، در مقایسه دانش آموختگان کارآفرینی با دانش آموختگان دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر است. یافته های حاصل، نمایان گر تغییر مثبت نگرش دانشجویان مدیریت کارآفرینی نسبت به ویژگی های شخصیتی کارآفرینی پس از ۲ سال (در مقایسه با بدو پذیرش) و عدم وجود این تفاوت معنادار در نگرش ۲ گروه دانشجویان دانشکده برق نسبت به ویژگی های روان شناختی کارآفرینی است. این گروهها در مقایسه با دانشجویان ترم اول مدیریت کارآفرینی (جز در مورد شاخص ریسک پذیری) در بقیه شاخصها از وضعیت بهتری برخوردار شده اند.
۸٫بررسی عوامل تاثیرگذار بر فرآیند شناسایی فرصت های کارآفرینی بین کارآفرینان برتر منتخب
محمود صارمی، محمدکاظم علی زاده ثانی
توسعه کارآفرینی، بهار ۱۳۸۸
»چرا«، «چه وقت» و «چگونه» برخی افراد در کشف فرصت های کارآفرینی توان مند ظاهر می شوند در حالی که برخی دیگر این توانایی را ندارند. این سوال یکی از مهم ترین سوال هایی است که در زمینه کارآفرینی و شناسایی فرصت مطرح است و پاسخ به آن می تواند پنجره ای جدید را پیش روی محققان بگشاید. هدف از این تحقیق بررسی عوامل تاثیرگذار بر شناسایی فرصت در بین کارآفرینان بوده است. بر اساس نتایج حاصل بین متغیر هوشیاری کارآفرینی، ویژگی های شخصیتی کارآفرین، شبکه های اجتماعی، دانش اولیه و نیروهای پیش برنده با شناسایی فرصت های کارآفرینی ارتباط معناداری وجود دارد. این مطالعه می تواند در شناخت عوامل اصلی شناسایی فرصت و آموزش و تقویت آن در میان کارآفرینان بالقوه سبب پیشرفت آنها در زمینه های مختلف شود.
۹٫بررسی عوامل موثر بر تشخیص فرصتهای کارآفرینانه در حوزه فناوری اطلاعات
رحمت اله قلی پور، حسنعلی آقاجانی، محمدعلی کرامتی کریمی
توسعه کارآفرینی، بهار ۱۳۸۸
در سالهای اخیر کارآفرینی در حوزه فناوری اطلاعات به عنوان مهم ترین عامل در توسعه اقتصادی کشورها شناسایی شده است. با توجه به این که تشخیص فرصت به عنوان اولین و مهمترین مرحله در کارآفرینی است، شناسایی عامل های موثر بر تشخیص فرصت موضوع بسیار با اهمیتی بوده و در همین راستا مقاله حاضر با هدف بررسی عامل های موثر فردی و اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در حوزه فناوری اطلاعات انجام شده است. در راستای سوال اصلی تحقیق، اثرهای متغیرهای مستقل (دانش سابق کارآفرین، احساس خود اثربخشی، جستجوی منظم فرصت ها، پیوندهای قوی و ضعیف اجتماعی، مربیان و جریانهای اطلاعاتی) بر متغیر وابسته (تشخیص فرصت کارآفرینانه) آزموده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل دانش سابق، وجود مربی در صنعت فناوری اطلاعات و احساس خود اثربخشی، تاثیر مثبت بر تشخیص فرصت کارآفرینانه دارند اما متغیرهای مستقل دیگر تاثیر معناداری بر تشخیص فرصت در این حوزه نداشتهاند. هم چنین مقایسه پیوندهای ضعیف و قوی اجتماعی نشان داد که پیوندهای ضعیف اجتماعی تاثیر بیشتری بر تشخیص فرصت کارآفرینانه در مقایسه با پیوندهای قوی دارند.
۱۰٫ویژگی های روانشناختی کارآفرینان کشور
عباس سلمانی زاده، محمدتقی انصاری
رفاه اجتماعی، تابستان ۱۳۸۸
در شرایط رقابتی و متحول جهانی، کارآفرینی راهکار موثری برای توسعه اقتصادی و اجتماعی است. به این منظور در هر جامعه باید «کارآفرینهایی» باشند که از طریق خلاقیت، مخاطره پذیری، اعتماد به نفس، پشتکار و توفیق طلبی بتوانند با نوآوری و فعالیت های کارآفرینانه در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی نقش خود را ایفا نمایند. پیدایش و ارتقاء رفتار کارآفرینانه به عوامل و شرایط گوناگونی از قبیل ویژگی های روانشناختی و شخصیتی افراد و عوامل محیطی و ساختاری بستگی دارد. این مقاله در نظر دارد ویژگی های فردی و روانشناختی کار آفرینان کشور مورد بررسی قرارگیرد. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر ویژگیهای توفیق طلبی، کنترل درونی، اعتماد به نفس، ثبات هیجانی، خلاقیت، عزم واراده، نیاز به استقلال و ریسک پذیری را میتوان به کارآفرینان کشور نسبت داد. ویژگی های مخاطره پذیری و منبع کنترل در سطح ۹۹ درصد و توفیق طلبی وخلاقیت در سطح ۹۵ درصد با رفتار کارآفرینانه همبستگی معنی دار دارند. در مجموع رفتار کارآفرینانه پاسخگویان با ویژگی های روانشناختی آنان در سطح ۹۹ درصد دارای همبستگی معنادار است.
۱۱٫بررسی روشهای تامین مالی در طرحهای کارآفرینانه بخش تعاون استان مازندران
علی محمودی عالمی، حبیب اله اسماعیلی عالمی
تعاون، بهار ۱۳۸۹
پژوهش حاضر با هدف مشخص نمودن روشهای تامین مالی در طرحهای کارآفرینانه بخش تعاون استان مازندران در سال ۱۳۸۸ صورت پذیرفته است.
در این راستا سعی شده است با تنظیم پرسشنامه بر اساس مدل مفهومی چهاربعدی، روشهای تامین مالی کارآفرینان بخش تعاون استان مازندران بررسی شود. نمونه آماری تحقیق حاضر شامل مدیران شرکتهای تعاونی استان مازندران (۱۱۰ نفر) است. آزمون حاصل از به کارگیری منابع چهارگانه تامین مالی نشان داد که روش تامین مالی داخلی و روش تامین مالی سرمایه (حقوق صاحبان سهام) به طور مطلوب به کار گرفته نمیشوند ولی روشهای تامین مالی شخصی (خصوصی) و بدهی (استقراض) در طرحهای کارآفرینانه بخش تعاون استان مازندران به طور بهینه استفاده میشوند؛ از این رو تسهیل راهکارهای دریافت منابع مالی از طریق بدهی سبب تقویت منابع مالی کارآفرینان و گسترش طرحهای کارآفرینی خواهد شد. از آنجا که منبع اصلی اعطای تسهیلات، نظام بانکی است، کاهش نرخ بهره، سبب ایجاد تعهد و ریسک کمتر برای مدیران و تقویت انگیزه برای کارآفرینی خواهد شد.
۱۲٫شناسایی عوامل مرتبط با میزان موفقیت کارآفرینان شرکتهای کوچک صنعتی
یداله مهرعلی زاده، سیدحسین سجادی
دانشور رفتار، تیر ۱۳۸۸
مطالعه حاضر با هدف توصیف و تبیین عوامل مرتبط با میزان موفقیت مدیران شرکت های کوچک صنعتی در ایجاد شرکت و استمرار فعالیت در رابطه با کارآفرینی در شهر ستان اهواز طی سه سال اول [۱۳۸۰-۱۳۷۸] برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به اجرا در آمد. بر حسب نوع فعالیت شرکت ها، ۱۳۱ تن از مدیران شرکت های کوچک صنعتی موفق و ناموفق شناسایی شدند و پرسشنامه ای به نشانی مدیران ارسال گردید. همچنین با ۲۵ تن از مدیران این شرکتها نیز مصاحبه به عمل آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که؛ الف- از دیدگاه مدیران شرکت های ناموفق عوامل زیر به ترتیب اهمیت تاثیر بیش تری بر عملکرد شرکت های کوچک صنعتی در شهر اهواز داشته اند: مهارت های فنی، وضعیت مالی شرکت، وضعیت سازمانی و اداری، عوامل زیر ساخت شرکت، عوامل غیر رسمی، شاخص مهارت های ادراکی، شاخص مهارت و آموزش نیروی انسانی و مهارت های انسانی، ب- از دیدگاه مدیران شرکت های موفق رتبه بندی عوامل تاثیر گذار بر عملکرد شرکت های کوچک صنعتی به ترتیب اولویت به شرح زیر است: مهارت های فنی، شاخص مهارت و آموزش نیروی انسانی، شاخص مهارت های ادراکی، وضعیت مالی شرکت، مهارتهای انسانی، عوامل زیر ساخت شرکت، وضعیت سازمانی و اداری و عوامل غیررسمی.
۱۳٫تحلیل نقش گردشگری در توسعه ویژگی های کارآفرینانه و گرایش به کارآفرینی در بین جوانان روستایی (مطالعه موردی: روستای کندوان و اسکندان شهرستان اسکو)
فضیله دادورخانی، محمدرضا رضوانی، سیاوش ایمنی قشلاق، خدیجه بوذرجمهری
پژوهشهای جغرافیای انسانی (پژوهشهای جغرافیایی)، زمستان ۱۳۹۰
پیمایش از نوع تحلیلی- تطبیقی
بیکاری و کمبود فرصتهای شغلی از مشکلات اصلی روستاها، به ویژه در بین جوانان روستایی است. کاهش شاغلان بخش کشاورزی این واقعیت را نشان میدهد که در آینده، افزایش اشتغال در نواحی روستایی در گرو توسعه بخشهای صنعت و خدمات است. کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی، میتواند یکی از راهبردهای اصلی حل مشکلات روستایی، متنوع سازی اقتصاد و استفاده بهینه از منابع روستاهای کشور باشد. گردشگری یکی از بزرگترین و سریعترین صنایع در حال رشد است. همچنین تقاضاهای جدید گردشگران و نیاز به تنوع محصولات و مقصدهای گردشگری، زمینهای برای توسعه کسب و کارها، به ویژه کسب و کارهای کوچک و متوسط و توسعه کارآفرینی فراهم میآورد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار گردشگری بر توسعه کارآفرینی روستایی انجام شد. نتایج حاصل نشان میدهد جوانان روستای کندوان نسبت به جوانان روستای اسکندان از ویژگیهای کارآفرینانه بالاتری برخوردارند و دلیل آن تعاملات فرهنگی در اثر حضور گردشگران و همچنین شکلگیری زیرساختهای اولیه و وجود فرصتهای جدید در اثر گردشگری است.
۱۴٫بررسی عملکرد نظام اداری بر اساس الگوی مدیریت کارآفرینانه استیونسون در دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران
کامبیز طالبی، رضا دهقان و ابوالقاسم عربیون
پیاورد سلامت، تابستان ۱۳۹۰
پیمایش
تغییر دیوانسالاری در اداره امور سازمان های دولتی و تبدیل آن به مدیریت انعطاف پذیر و مشتری مدار، موید ظهور یک حوزه جدید علمی در مدیریت در بخش دولتی است که از آن به عنوان مدیریت کارآفرینانه نام برده می شود. در واقع مدیریت کارآفرینانه مجموعه ای از فعالیت های مدیریتی فرصت محور برای بقا و ماندگاری سازمان هاست تا آنها را در ارزش آفرینی اجتماعی به مشارکت بطلبد. هدف از این پژوهش بررسی عملکرد نظام اداری دانشگاه های علوم پزشکی بر اساس الگوی مدیریت کارآفرینانه استیونسون می باشد. یافتههای پژوهش نشان دهنده متوسط بودن وضعیت دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران از منظر مدیریت کارآفرینانه است. این مطالعه و پژوهش های مرتبط تاکید می کنند که این وضعیت در اغلب سازمان های عمومی مصداق دارد. نتایج مهم پژوهش مبین آن است که نظام اداری در دانشگاه های علوم پزشکی در حال گذر از انقلاب کارآفرینانه است. فرهنگ سازی، آموزش و توانمندسازی مدیران برای اصلاح ساختار، تمرکززدایی و بهبود مستمر فرآیندها، نقطه عطف تحول در نظام اداری سازمانها است.
۱۵٫تحلیل روند عرضه و تقاضا در زمینه خدمات مشاوره تغذیه در دیابت: گامی اساسی در جهت شناسایی فرصت های کارآفرینانه برای مشاوران تغذیه
محمدرضا میگون پوری، پدرام یزدانی، حمیدرضا رضاییان زاده
پیاورد سلامت، بهمن و اسفند ۱۳۹۰
شناسایی فرصت های کارآفرینانه در زمینه خدمات مشاوره تغذیه، یک موضوع محوری جهت اشتغال کارشناسان تغذیه و پاسخگویی بهتر به نیازهای مبتلایان به بیماری های مزمن می باشد. در همین راستا، این پژوهش با هدف تحلیل روند عرضه و تقاضای خدمات مشاوره تغذیه در دیابت، به عنوان یک گام اساسی در جهت شناسایی فرصت های کارآفرینانه برای مشاوران تغذیه در شهر تهران، صورت پذیرفت. یافته های مبتنی بر پاسخهای مشارکت کنندگان، مشخص نمود که بیشترین تقاضای برآورده نشده گروه های مختلف سنی، تحصیلی و درآمدی بیماران دیابتی، مربوط به شیوه مشاوره تغذیه در قالب تیم درمانی می باشد.
مشاوره تغذیه در قالب تیم درمانی را می توان به عنوان زمینه مناسب برای فعالیت های کارآفرینانه در نظر گرفت.
۱۶٫تبیین نقش حمایتهای دولتی موثر بر رشد و بقای کارآفرینان در واحدهای تولیدی کوچک در ایران
یعقوب مهارتی، شمس الدین ناظمی
پژوهش نامه مدیریت تحول (پژوهش نامه مدیریت)، بهار و تابستان ۱۳۹۱
پیمایش
بسیاری از محققان حوزه کارآفرینی تاکنون مطالعات متعددی در خصوص کارآفرینان انجام داده اند و عوامل بسیاری را از جمله کارکردهای سازمانی آنان و حتی ویژگی های شخصیتی را در موفقیت آنان دخیل دانسته اند. تحقیق حاضر با رویکردی متفاوت به بررسی اثر عوامل محیطی (حمایت های دولتی) بر موفقیت کارآفرینان، به عنوان افراد تحول گرا در اقتصاد و صنعت، انجام شده است. پاسخگویان به سوالات تحقیق را مدیران صنایع کوچک کشور از استان های مختلف تشکیل داده اند که از فهرست در اختیار گذاشته شده توسط شرکت شهرک های صنعتی و صنایع کوچک ایران انتخاب گردیدند. بر اساس طرح نمونه گیری تصادفی ۶۰۰ کارآفرین انتخاب و پرسش نامه تحقیق در اختیار آنها قرار گرفت. نتایج نشان داد رابطه مثبت، معنادار و خطی بین حمایت های دولت و موفقیت کارآفرینان از هر دو بعد رشد و پایداری موسسه وجود دارد.
۱۷٫خودکارآفرینی، ابزار مواجهه با بحران اشتغال در کشور
اصغر مشبکی اصفهانی، سعید فتحی
پژوهشنامه بازرگانی، پاییز ۱۳۸۱
نظرسنجی از خبرگان به روش دلفی
افزایش جمعیت، ضعف در برنامه ریزی بلندمدت اقتصادی و فقدان برنامه جامع برای پرورش نیروی انسانی از مهمترین مسائل و مشکلاتی است که باعث شده تا پدیده اشتغال به یک بحران و ضرورت اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود. از طرفی تحولات حاصل از همگرایی بین فرایند توسعه اطلاعات و فرایند توسعه فناوری ارتباطات، به نوبه خود منجر به چالشها و فرصت های جدیدی بر سر راه اشتغال شده است که نیازمند انتخاب راهبردهای جدید برای ورود به قرن ۲۱ است. خودکارآفرینی مهمترین راهبردی است که برای پاسخگویی به چالشها و بهرهگیری از فرصتهای فوق پیشبینی میشود. در این مقاله، کار، انسان، ساختار و فناوری ارتباطات به عوان عناصر اصلی راهبرد خودکارآفرینی معرفی میشود. در این راستا معنای جدید این مفاهیم در قالب یک اقتصاد خودکارآفرین معرفی خواهد شد. علاوه بر آن با استفاده از روش دلفی در سه مرحله، نظرسنجی لازم از برخی خبرگان به عمل آمده است و موانع توسعه این راهبرد در ایران و پیشنهادات لازم برای کاربرد آن ارایه می گردد. راهکارها و موانع ارایه شده بیشتر به مسائل مدیریتی و مواردی نیز به مسائل مربوط به بیمه، آموزش، مالیات و بازنشستگی اشاره دارد.
۱۸٫بررسی میزان کارآفرینی دانش آموختگان در عرصه نشریات و مطبوعات
صمد کلانتری، رسول ربانی خوراسگانی، جعفر هزارجریبی
نامه علوم اجتماعی، شهریور ۱۳۸۳
این مقاله که حاصل یک تحقیق میدانی است ویژگی های کارآفرینی دانش آموختگان را در بخشهای مطبوعاتی جامعه مورد بررسی قرار داده است. جهت گیری تحقیق مبتنی بر آن است که دانش آموختگان رشته های مختلف دانشگاهی به ویژه رشته های علوم انسانی باید نقش ممتازی در توسعه مطبوعاتی کشور داشته باشند. با انتخاب ۲۸۶ نفر از شاغلین در عرصه نشریات و مطبوعات مستقر در شهر تهران به بررسی تجربی سوالها و فرضیه های تحقیق پرداخته شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است.
در این تحقیق علاوه بر شناسایی مشخصات فردی شاغلین در مطبوعات به ویژگی هایی از جمله، دارا بودن مدارک دانشگاهی، داشتن انگیزه فردی، ریسک پذیری، مهارت فردی، خلاقیت و سایر ویژگی های کارآفرینانه توجّه شده است.
بررسی تجربی نشان میدهد که بین ویژگی های کارآفرینی با دارا بودن آموزشهای رسمی دانشگاهی، ریسک پذیری، داشتن مهارت فردی و خلاقیت رابطه معناداری وجود دارد و در این میان سهم دانش آموختگان رشته های علوم انسانی در توسعه مطبوعات و نشریات کشور بیش از سایر دانش آموختگان در رشته های دیگر دانشگاهی بوده است.
۱۹٫موانع کارآفرینی زنان: بررسی تاثیر نابرابری جنسیتی بر کارآفرینی زنان در ایران
فاطمه جواهری، سرور قضاتی
مجله جامعه شناسی ایران، تابستان ۱۳۸۳
طی سال های اخیر، میزان قابل ملاحظه ای از اندیشهها و آرای اجتماعی، در زمینه مسایل و محدودیت های اشتغال زنان، به رشته تحریر درآمده است. از طرف دیگر، اولویت جامعه برای حرکت در مسیر توسعه اقتصادی پدیده کارآفرینی را به موضوع مورد توجه محافل علمی تبدیل کرده است. در این تحقیق کوشش شده از تلفیق این دو قلمرو موضوعی برای تبیین نازل بودن سطح کارآفرینی زنان شاغل ایرانی استفاده شود. نگارندگان این نوشتار ضمن به رسمیت شناختن تفاوت های طبیعی زنان و مردان بر این باورند که نابرابریهای جنسیتی موجود در جامعه ایران، که بیشتر جنبه اجتماعی و فرهنگی دارد، از قابلیت کارآفرینی زنان میکاهد. در این زمینه به نقش خانواده، نظام تعلیم و تربیت، باورهای کلیشهای، ناهماهنگی انتظارات نقشی و مناسبات حاکم بر سازمان کار اشاره می شود.
۲۰٫توسعه کارآفرینی و دانش آموختگان
جعفر هزارجریبی
پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، زمستان ۱۳۸۲
پیمایش
در این پژوهش بـه ویژگیهای کارآفرینی در بین دانش آموختگان دانشگاهها و مؤسسات آموزشعالی به ویژه رشته های علوم انسانی پرداخته شده است. با توجه به اینکه کارآفرینی در کشور ایران پدیده جدیدی تلقی میشود و هنوز در سطح ملی به آن پرداخته نشده است، آموزش و تربیت کارآفرینان از مسائل محوری توجه به عرصههای کارآفرینی است. از این رو بررسی میزان توانایی و قابلیتهای دانشآموختگان در ایجاد مشاغل جدید و توسعه کارآفرینی امری ضروری به نظر میرسد. در این تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه و انتخاب نمونه از جامعه آماری مطبوعات کشور به بررسی تجربی میزان کارآفرینی دانش آموختگان رشته های علوم انسانی پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که بین کارآفرینی و دوره های آموزشی، مهارت فردی، انگیزه فردی، ریسک پذیری، نیاز به توفیق و خلاقیت رابطه معناداری وجود دارد.